در دنیای بازیهای رایانهای مفهومی وجود دارد به نام «دوره پنج ساله» که منشأ آن به پیشرفتهای سختافزاری کنسولها برمیگردد.
تقریبا برای وارد شدن به هر نسل از بازیهای رایانهای، پنج سال وقت لازم است؛ زمانی که طول کشید تا اولین کنسولهای بازی یعنی NESهای 8 بیتی تبدیل به نسل 16 بیتی شدند، سپس کنسولهای 32 بیتی سهبعدی وارد بازار شدند و پس از آن نوبت 64 و 128 بیتیها شد و حالا که کنسولهای فوق پیشرفتة سونی و مایکروسافت در اختیار بازیکنندهها قرار گرفتهاند. بین هر دوره، پنج سال زمان لازم بودهاست.
پیشرفتهای سختافزاری کنسولها معمولا به صورت کوانتومی رخ میدهد، یعنی همه چیز ناپیوسته است. سال 96 سونی برای اولین بار پلیاستیشن را وارد بازار کرد که در زمان خودش پیشرفت بسیار بزرگی بود و شرکتهای نرمافزاری تا سال 2001 هنوز سعی میکردند از پتانسیلهای این کنسول استفاده کنند.
بازیهایی که سال 2001 برای پلیاستیشن وجود داشت، از نظر گرافیکی بسیار برتر از بازیهای سال 96 بودند، اما پلیاستیشن همچنان همان پلیاستیشن بود. دربارة پلیاستیشن2 اوضاع خیلی بدتر بود. چون وقتی سونی در حال ساخت پردازندههای «سل» برای پلیاستیشن3 بود، هنوز بازیسازها مشغول زور زدن با کیتهای بازیسازی پلیاستیشن2 بودند.
در نهایت سال 2005 و تنها یک سال مانده به از دور خارجشدن پلیاستیشن2، سونی که دید هنوز هیچ کس قدرت واقعی کنسولش را ندیده، دست به کار شد و چند بازی تولید کرد تا همه ببینند با پلیاستیشن2 چه کارها میتوان کرد. جهش کوانتومی جدید با پلیاستیشن3 رخ داده است؛ کنسولی که شاید خیلی بیشتر از پنج سال، از زمان خود جلو باشد. سال 2006 سال بسیار بزرگی در تاریخ بازیهای رایانهای است. امسال دوران پنج سالة جدیدی آغاز شده که در آن معلوم نیست انتهایش چه بر سر بازی و صنعت بازیسازی میآید.
اشعة آبی (Blue Ray) در برابر دیویدی
مایکروسافت معمولا بو میکشد ببیند کجا بوی پول بیشتر میآید تا بساطش را همانجا راه بیندازد. زمانی بود که وقتی میگفتند مایکروسافت میخواهد کنسولبازی بدهد همه از خنده رودهبر میشدند. اما حالا وقتی میشنوند مایکروسافت کنفرانس جدید مطبوعاتی دربارة بازی دارد، همه با دقت پای صحبتهای بیل گیتس و همکارانش مینشینند.
ایکسباکس در سال 2001 با فاصلة نسبتا زیادی از پلیاستیشن2 وارد بازار شد. چند بازی انحصاری و یک شبکة آنلاین قوی توانست این کنسول را نجات بدهد و در بازار رقابت با پلیاستیشن2 نگه دارد.
اما مایکروسافت برای کنسول بعد صبر نکرد و بلافاصله ساخت آن را شروع کرد. طوری که ایکسباکس 360 یک سال زودتر از دو کنسول دیگر نسل جدید وارد بازار شد. این یک پیروزی موقتی برای مایکروسافت بود؛ اما به چه بهایی؟ دربارة قدرتهای سختافزاری کنسولها بهتر است سخنی نگوییم که هر چه باشد تکراری است. ایکسباکس 360 هر چه از پلیاستیشن3 کمتر داشته باشد، اما باز هم یک کنسول قدرتمند است. اما شاید دلیل عمدة موفقیت زودرس مایکروسافت را باید استفاده از فرمت دیویدیهای معمولی برای بازیهایش بدانیم.
سونی ماهها برای همخوانکردن فنآوریها و کیتهای بازیسازیاش با دیسکهای بلوری وقت صرف کرد. از آن بیشتر وقت صرف این شد که یک پخشکنندة بلوری جمع و جور و ارزانقیمت برای پلیاستیشنها دست و پا کند. فنآوری بلوری بسیار گران است و گذاشتن یک درایو بلوری برای هر پلیاستیشن3 خیلی خرج برمیدارد. اما بلوریها دو برابر دیویدیهای معمولی حجم دارند.
مایکروسافت تمام این دردسرها را حذف کرد و ایکسباکس 360هایش را با همان دیویدیهای 9 گیگابایتی معمولی به بازار فرستاد. همین کار، یک سال زمان باارزش برای مایکروسافت به ارمغان آورد. در این یک سال، هم بازیهای 360 خوب فروختند و هم شرکت وقت زیادی داشت تا روی درایوهای پخشکنندة HD-DVD وقت بگذارد و بدون هیچ عجلهای آنها را به عنوان یک قطعة جانبی برای 360 تکمیل کند. ســـونـــی قــبلا بـــا پلیاستیشنهایش نقش مهمی در رواج سیدی و سپس دیویدی در بازار داشت، باید ببینیم آیا میتواند این کار را با بلوری هم انجام بدهد؟
سونی، مایکروسافت، نینتندو
حالا که هر سه کنسول نسل جدید وارد بازار شدهاند، بد نیست نگاهی به آمار فروش آنها بیندازیم. ایکسباکس 360، پلیاستیشن3 و Wii هر سه در روزهای اول بهشدت کمیاب بودند. اما هر کدام داستان جداگانهای دارند. بهتر است از ایکسباکس شروع کنیم. روزهای اول 360، همه سر و صدایشان از کمبود کنسول در فروشگاهها درآمده بود. حدود 300 هزار کنسول در روزهای اول تمام شد، در حالی که انبارهای مایکروسافت، پر بود از 360های آماده. سران مایکروسافت بهشدت علاقه داشتند که بشنوند 360 کنسول کمیابی است، حتی به قیمت نگهداشتن کنسولها در انبار!
پلیاستیشنهای3 وضعیت عجیبی داشتند. هزاران نفر شب قبل از آغاز فروش این کنسول، در خیابانها خوابیده بودند تا جزو اولین نفراتی باشند که کنسول جدید سونی را امتحان میکنند. سونی تنها توانست 400 هزار کنسول برای دور اول آماده کند. همة این کنسولها روز اول فروخته شد. سونی اعلام کرد بیشتر از این نتوانسته پلیاستیشن3 تولید کند.
اما اگر نگاهی به قیمت این کنسول و هزینة ساخت هر کدام از پلیاستیشن3ها بکنید، شاید دلیل کندی سونی در تولید کنسولهایش واضحتر باشد. یک ابرپردازنده، یک کارت گرافیک که از نظر قدرت، معادل یکی دو کارت گرافیک آخرین مدل SLI شده از NVidia است و هزاران قطعه و چیپ آخرین مدل به همراه خروجیهای HD و درایوهای پخشکنندة بلوری؛ قیمت این همه قطعه فکر میکنید چقدر باشد؟
سونی ادعا میکند با فروش هر دستگاه پلیاستیشن3 حدود 100 دلار ضرر میکند، اما شاید میزان ضرر واقعی بیشتر از این مقدار باشد. دور اول پلیاستیشن3هایی که وارد بازار شدند، همه تولید چین بودند و از پلیاستیشنهای ژاپنی خبری نبود. به این ترتیب متوجه میشوید که چطور سونی به هر کاری دست میزند تا ضرر سرسامآور فروش کنسولهای اولیهاش را کمتر کند. این ضررها قرار است از طریق نرمافزارها و بازیها جبران شوند.
اما وقتی بازیهای اولیة سونی عنوانهای متوسطی هستند، نباید انتظار بازگشت مالی زیادی را داشت. به هر حال سونی عجلهای برای تولید انبوه پلیاستیشن3 ندارد؛ ضرر 100 دلار برای هر یک کنسول اصلا شوخیبردار نیست.طبق معمول، نینتندو کم سر و صداتر از بقیه است. حدود 600 هزار کنسول Wii روز اول توزیع شد که همة آنها فروش رفت. نینتندو هیچ مشکلی با فروختهشدن یا نشدن Wiiهایش ندارد، چون به خاطر قیمت سختافزارهای نسبتا معمولی که در ساخت Wii به کار رفته، سود فروش هر کدام از کنسولها مستقیم به جیبش میرود.
برگهای برنده
کنسولهای نسل جدید تنها منحصر به پلیاستیشن3، ایکسباکس360 و Wii نیستند بلکه این سه شرکت بزرگ برای در دست گرفتن بازار، برگهای دیگری برای روکردن دارند. سونی با کنسول دستی PSP وارد بازار نسل جدید شد و نینتندو با کنسول دستی DS. از طرفی مایکروسافت با سلاحی به نام ویندوز ویستا جلو میآید. وینـــدوز ویســتا مساوی اســت با دیرکتایکس10 و آن هم یعنی بازیهای نسل جدید برای pc.
با این همه سر و صدا و قدرت سختافزاری بینهایت و کیفیت تصویر کنسولها و این حرفها، در آخرین نمایشگاه بازیهای رایانهای 3 E، بازی «کرایسیس» بود که از نظر گرافیکی و هوش مصنوعی، گوی سبقت را از همة بازیهای پلیاستیشن3 و ایکسباکس360 و Wii برده بود. کرایسیس هم قرار است فعلا فقط برای pc بیاید. در بازار کنسولهای دستی، بدون شک نینتندو برنده است.
سالهاست که کنسولهای دستی نینتندو در بازار وجود دارند و برخلاف تصور همه، ورود سونی به این بازار هیچ مشکلی برای نینتندو ایجاد نکرد. پلیاستیشنهای دستی سونی در ابتدا قیمتی حدود 250 دلار داشتند که از قیمت یک پلیاستیشن2 بیشتر بود. در آن طرف DSهای نینتندو، صد دلار ارزانتر بودند و از لحاظ بازی وضعشان خیلی از PSP بهتر بود.
البته بعد از یک سال سونی برای این که در بازار بماند، قیمت PSPها را کم کرد. اما برای این کار کمی دیر شده بود. چون DS به طور کامل بازار کنسولهای دستی را قبضه کرد. شاید بتوان گفت مشکل اصلی سونی، بازیهای PSPاش بود. استراتژی سونی این بود که یک نسخه از هر کدام از عنوانهای معروف و اسم و رسمدارش را برای PSP هم بسازد.
اما هیچ کس به این نکته توجه نداشت که با این که PSP از لحاظ سختافزاری میتواند یک نسخه از بازیهای معروف سهبعدی و اکشن پلیاستیشن را اجرا کند، اما آیا واقعا در یک کنسول دستی باید یک بازی سهبعدی پیچیده مانند «مهاجم مقبره» بازی کرد؟
نینتندو، همیشه به خاطر بازیهای خوبش معروف است، بازیهایی که به معنی واقعی کلمه، بازیکنندهها را سرگرم میکنند. بازیهایی که برای DS ساخته شدند به خاطر استفاده از خصوصیات یک کنسول دستی، بازیهای ساده ولی بسیار جذاب و سرگرم کنندهای بودند. به هر حال PSPها در بازار کنسولهای دستی کاملا شکست خورده هستند اما به خاطر امکانات بسیار فراوانی که دارند، خیلیها آنها را با محصولاتی مانند iPod مقایسه میکنند.
اما این به معنی پایان کار نیست، زیرا سونی هنوز بخش عمدة قابلیتهای PSP را رو نکرده. پلیاستیشن3 میتواند از PSP پشتیبانی کند و حتی در بعضی مواقع، انجام یک بازی پلیاستیشن3 به همراه یک PSP که با Wi-Fi با آن در ارتباط است، تجربة جدید و منحصر به فردی را برای بازیکنندهها به همراه خواهد داشت.
دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری با کیفیت HD و یک GPS میتوانند چیزهایی باشند که دوباره PSP را در بازار مطرح کنند. مایکروسافت هیچ کنسول دستیای ندارد، هر چند شایعات زیادی دربارة ساخت یک کنسول دستی ایکسباکس شنیده میشود. اما آنها با ویندوز ویستا و دیرکتایکس 10 وارد بازار میشوند.
قرار است ویندوز ویستا به راحتی بازیهای ایکسباکس را هم مانند یک کنسول اجرا کند و اگر این اتفاق بیفتد احتمالا بازار pcها بسیار داغ خواهد شد. دربارة برنده یا بازندهها هنوز خیلی زود است که بخواهیم اظهارنظر کنیم. دورة پنج سالة جدید، تازه شروع شده و باید منتظر عرضة بازیهای انحصاری و اسم و رسمدار هر کنسول باشیم. اما چیزی که با شروع نسل جدید معلوم شده این است که سونی و پلیاستیشن2، به طور قطع برندة دورة قبل بودهاند.
سلاحهای مرگبار
هر چقدر شرکتهای تولیدکنندة کنسول بازی با هم دعوا بکنند، هر چقدر چشم و همچشمی به خرج بدهند و هر چقدر سختافزارهای فضاییتری در کنسولهایشان مصرف کنند، باز هم در نهایت، بازیها هستند که برنده یا بازندة نهایی را تعیین میکنند. وجود بازیهای خوب برای یک کنسول ضعیف میتواند به معنی پیروزی باشد.
نینتندو این راه را در پیش گرفته و به جای اینکه مانند سونی و مایکروسافت دنبال قدرت پردازش گرافیکی و محاسباتی بیشتری باشد، در جستوجوی تجربههای جدید در نوع سرگرم کردن مخاطبین در بازیهاست. بازیها و نامهای معروف معمولا تأثیر زیادی در فروش کنسول دارند.
فاینال فانتزی
سری فاینال فانتزی تا زمانی که روی SNESهای نینتندو اجرا میشدند فروش کنسول تضمینشده بود. اما در سال 97 و با آمدن پلیاستیشن، اسکوایرسافت همة کیتهایش را از سونی گرفت و تا یکی دو سال قبل، بازی به طور انحصاری برای پلیاستیشن تولید میشد.
شاید باورتان نشود، اما خیلیها از جبهه نینتندو به سونی رفتند فقط به خاطر فاینال فانتزی.
طبق معمول، مایکروسافت هم سر و کله اش در اسکوایر پیدا شده و سال قبل، امتیاز بازیهای فاینال فانتزی را برای ایکسباکس 360 خودش هم خرید. ساختهشدن فاینال فانتزی برای 360 فروش آن را از همین حالا تضمین میکند.
رزیدنت اویل
رزیدنت اویل از همان شمارة اول عنوان انحصاری سونی بود، اما کپکام که هیچ وقت به خاطر استراتژیهای مالیاش شهرت نداشته، در برابر پیشنهادهای مختلف به سرعت خام شد. عرضه شدن چهارمین شماره از سری رزیدنت اویل برای کنسول دریمکست سگا، سر و صدای خیلی از طرفداران را درآورد.
از طرفی بدون اغراق باید گفت نیمی از کنسولهای سگا فقط و فقط به خاطر این رزیدنت اویل فروخته شدند! سال بعد کپکام مجبور شد به دلایل اقتصادی این بازی را برای پلیاستیشن2 هم بیرون بدهد. اما پس از آن نینتندو امتیاز سری رزیدنت را خرید. طرفداران دو آتشة رزیدنت که تعدادشان کم نیست، از جبهة سونی به نینتندو رفتند.
اما باز هم در نهایت، مشکلات مالی باعث شد آخرین نسخة بازی یعنی رزیدنتاویل4 برای پلیاستیشن2 ساخته شود! حالا دوباره کپکام زیر پوشش سونی است و قرار است رزیدنتاویل5 برای پلیاستیشن3 بیاید.
هیلو
مایکروسافت و ایکس باکس با نام یک بازی معروف هستند و آن هم هیلو است. شاید در انتخاب بسیاری از بازیها استراتژیهای مایکروسافت شکست خورده باشند، اما بدون شک تبلیغاتی که برای ساخت هیلو شد و کیفیت بازی، به تنهایی توانسته ایکسباکس را سرپا نگه دارد. هیلو 1 و 2 بهترین و پرطرفدارانترین بازیهای ایکسباکس هستند که به خاطر قابلیتهای شبکهای و چند نفرة بسیار خوبشان، در بین بازیکنندههای سراسر جهان طرفدار زیادی دارند. خیلیها هنوز صبر کردهاند تا پس از آمدن هیلو 3، یک ایکسباکس 360 بخرند.